آشیانه

"تنهایی ها عمیق اند

عمیق

مثل صورت مردگان

حلزون ها چقدر تنهایند

به جز آشیانه خود همراهی ندارند

تنهایی ها عمیق اند، آشیانه کوچکم!

و تو در خاموشی هایم می درخشی

در آتش و روشنی می درخشی

و من آنقدر دوستت دارم

که فراموش می کنم

زندگی

با بلعیدن زندگان است تنها که ادمه دارد!"

بالاخره تموم شد!

امشب قرارداد خونه جدید رو بستم! 13.5 م ناقابل برای رهن 45 م آپارتمان!

بعد از حدود ۱ ماه گشتن و مراجعه به مشاورین املاک و نیازمندی ها و رویت

منازل مختلف بالاخره امشب تمومش کردم! الان می تونم با خیال راحت برم

زیر دوش و با خیال راحت بخوابم!

داستان زندگی

سفر مرا به در باغ کودکیم برد

و ایستادم تا

دلم قرار بگیرد

صدای پر پری آمد

و در که باز شد

      من از هجوم حقیقت به خاک افتادم!

سلام!

میدوم قرار بود که  اینجا از روزانه هام بنویسم اما خب واقعا موضوع ضد حال ظاهرا

خیلی بیشتر از این حرفا بود!  باید پست قبلی رو اصلاح کنم و تعاریف جدیدی از

ضد حال رو ارائه بدم! برای اینکه زیاده گویی نکرده باشم تنها به یکی از تعاریف

میپردازم!

ضد حال یعنی " اینکه تصمیم بگیری از این به بعد روزانه نویسی کنی و کلی هم حرف

برای گفتن داشته باشی اما وقتی بیای خونه و دکمه کامپیوتر رو فشار بدی ببینی که

هیچ گونه واکنشی رخ نداد!  در واقع پاور به رحمت ایزدی پیوسته بود!"

خلاصه بعد از کلی کش و قوس و نصب پاور جدید پروژه جستجوی خانه آغاز شد که

همچنان هم روی این پروژه کار میشه! و به همین علت در هفته اخیر هر روز بعد از

اتمام کار در جستجوی منزل به مشاورین املاک مراجعه میکردم!

اوضاع نابسامانی داره این بازار مسکن!

هر چند که چندین مورد پیدا شد اما به دلایل مختلف نشد! دلایلی چون:

-          وضعیت محله!

-          همسایه!

-          مجرد بودن بنده!

-          مسافت تا محل کار!

-          بد مسیر بودن!

-          بد قولی صاحب خانه و قرارداد با شخص دیگر!

-          و ...

البته لازم به ذکر هست که جستجو های چند روزه بنده در مناطق مختلف توقع

اینجانب رو بالا برده و با مشاهده مواردی که از دست دادم فعلا دارم سختگیری

میکنم! امیدوارم که این سخت گیری به ضررم تموم نشه!

امروز رو به استراحت مطلق در خانه پرداختم!

پ ن  هنوز تو کف اون مورد عشرت آباد هستم که با 15 دقیقه پیاده روی به محل کار

        میرسیدم اما به دلیل کارشکنی برخی افراد پرید!

عکس روز :

صحنه ای تکراری از هجوم مردم به سمت دستگاه شماره دهی بعد از آمدن برق!