عطر شقایق

 

توی یکی از همین خونه ها، همین نزدیکی ها، دلِ یکــی آتیش گرفته. از روی

بام هم که نیــگا کنید می بینید که از توی پنجـــره ی یکی از خونــــه ها آتیش

می ریزه بیرون. دل یکی آتیش گرفته. تو اومدی اما کمی دیر. از ته یک خیابون

دراز. مث یک سایه نگرانی. کمی دیر اومدی اما حسابی تجــــلی کردی و دل

یکی رو آتیش زدی. به من می گــن چیزی نگو. نباید هم بگم اما دل یکی داره

آتیش می گیره. دل یکی این جا داره خاکــستر می شه. کمی دیر اومدی اما

یک راست رفتی سر وقت دل یکی و دست کردی تو سینــــه اش و دل ش رو

آوردی بیرون و انداختی تو آتیش و بعد گذاشتی ســــر جاش. واسه ی همینه

که دل یکی آتیش گرفته و داره خاکستر می شه. یکی داره تو چشـــات غرق

میشه. یکی لای شیارهای انگشتات داره گم میشه. یکی داره گُــر می گیره. 

دل یکی آتیش گرفته. کسی یه چیکه آب بریزه رو دل اش شاید خنــــک شه.

میون این همه خونه که خفـــــه خون گرفته اند یک خونه هست که دل یکــی

داره توش خاکستر می شه. یکی هوس کرده بپره تو دستـــــات و خودش رو

غرق کنه. یکی می خواد نیگات کنه. نه، می خواد بشنفتت. می خواد بپــــره

تو صدات. یکی می خواد ورت داره و ببردت اون بـــالا و بذاردت رو کوه و بعــــد

بدوه تا ته دره و از اون جا نیگات کنه. یکی می ترسه از نزدیک تماشــات کنه.

یکی می خواد تو چشات شنا کنه. یکی اینجا سردشه. یکی همه اش شده

زمستون. یکی بغض گیر کرده تو گلوش و داره خفـــه می شه. وقــــتی حـرف

می زدی، یکی نه به چیزایی که می گفتی که به صدات، به محض صــــــدات

گوش می داد. یکی محو شده بود تو صدات. یکی دل تنگه. توی یکی از همین

خونه ها،  همین نزدیکی ها، دل یکی آتیش گرفته. کسی یک چیکه آب بریزه

رو دل اش شاید خنک شه.                         

                                                             "روی ماه خداوند را ببوس"

 

+ آهنگ عطر شقایق از استاد افتخاری

   دلم گرفته امشب، در خلوت شبانه

 

+ دیداری از آسایشگاه سالمندان نشاط مهریز

   حرکتی زیبا

 

+ تجربه دوباره سوختن

  بخش اول ، بخش دوم

  مطلب فوق العاده جالب و قابل تامل در مورد پارتی های شبانه و ...

 

دنبال آهنگی هستم که  توی قسمتی از سریال این هفته اولین شــب آرامش

وقتی نوشین سوار ماشین پیمان شد، از ضبط پیمان پخش می شد. موسیقی

بی کلامی که خیلی خوشگل بود. کسی میدونه اون آهنگ از کیه؟!

 

 

نظرات 11 + ارسال نظر
فرید سه‌شنبه 20 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 09:26 ق.ظ http://blithe.blogfa.com/

سلام
به قول تازه کارها ٬ اول!!
امید جان من این آهنگ رو دارم ولی باید بگردم تا برات پیداش کنم!و این کارو می کنم٬ خوب من مگه چند تا رفیق مشتی مثل تو دارم!!
منتظر باش تا برات بفرستم!
تا بعد...

حاجیه سه‌شنبه 20 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 09:41 ق.ظ http://hajieh.wordpress.com

سلام
چه جالب ! اتفاقا منم دارم دنبال اون آهنگ می گردم ولی پیدا نمی کنم ! اگه پیدا کردی بزار وبلاگت ما هم دانلود کنیم ...
راستی یه آهنگ مجاز هست که یک تیکه متنش این جوریه میگه : سخته سخته خیلی سخته ... اینو نداری ؟ اکثرا هم رادیو جوان پخش می کنه ... اسم خوانندشم هم نمی دنم !

hadi سه‌شنبه 20 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 01:31 ب.ظ http://hadinik.com/

سلام
منم این آهنگ رو شنیدم خیلی قشنگ بود کلا از اجرای ویلون خیلی خوشم میاد
ولی حیف نه اسمشو میدونم نه اسم سازندشو
اگه پیدا کردی یه ندا به منم بده

خاطره سه‌شنبه 20 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 04:52 ب.ظ http://khaterehkh.blogsky.com

سلام شرمنده کردید
ممنون
من که یادم نمیاد چی بود اهنگش!

جوجویی سه‌شنبه 20 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 10:57 ب.ظ

همه چیز برای تو
اگردنیا مال من بود ان رافدایت میکردم اگر خورشید مال من بود نگاهت را دران حک میکرددم تاباافتاب عشقت زندگی کنم. اگر غصه دار شوی به ابرها می گویم برایت بباردوباشادی هایت پرنده ها نغمه بخوانند.به احترام امدنت برف ها اب شوند ودرختان سرخم کنند وزیر پایت فرشی ازگلهای نسترن پهن می کنم.
ای کاش می توانستم باران باشم تا تمام غمهای دلت را بشویم
ای کاش می توانستم ابر باشم تا سایه بانی از محبت را برویت می گسترانیدم
ای کاش می توانستم اشک باشم تا هر گاه که آسمان چشمت ابری می شد باریدن می گرفت
ای کاش می توانستم خنده باشم تا روی لبانت بنشینم و غنچه بسته لبانت را بگشایم
ای کاش می توانستم یک پرنده باشم و پر می گشودم و تا دور دستها در کنار تو پرواز می کردم
و ای کاش سایه بودم تا نزدیکترین کس به تو باشم
آری ای کاش سایه بودم تا همیشه و همه جا همراه و همقدم با تو بودم


آهنگ خوشگلت رو دانلود کردم به دلم نشست خیلی قشنگه خیلییییییییییییییییی
فدای تو:*

سارا (سایبان عشق) چهارشنبه 21 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 03:03 ب.ظ http://sayeban-eshgh.persianblog.com

سلام داداشیم.
من که اون سریال رو اصلا نگاه نمی کنم. یعنی اصلا تلویزیون دوست ندارم!!
بعدشم...
مگه فقط یکی باید باشه تا دل یه نفر آتیش بگیره؟؟؟ !!!
آخه اینجا یه چیزایی هست که باعث شده...
راستی امید... شنبه جشن عروسی منو مجید هست! خودمونم باورمون نمیشد دانشگاه بزنه به سرش برامون جشن بگیره!!! یه جشن پارسال، یه جشن امسال! پارسالی شخصی امسالی دانشجویی!!!
به مجید میگم آقا من نوعروستم باید یه کم ناز بخری! میگه : بیشین!!!!!! :دی
می بینی! دیگه عروس کهنه شدم!
جوونی کجایی که یادت به خیر!

ابراهیم چهارشنبه 21 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 05:33 ب.ظ http://www.amanollah.blogfa.com

ما آخر سر از کار تو در نیاوردیم امید خان.....

فرید پنج‌شنبه 22 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 09:48 ق.ظ http://blithe.blogfa.com/

سلام
امید جان یه کم آف برات گذاشتم٬ یه نگاهی بنداز بهش اگر راست کارت بود٬ یه خبری به من بده!
در ضمن آپ کردم ولی این صفحه باز نمیشه تا برات پنگش کنم!
منتظرم
تا بعد...

امیرتیفوسی ایتالیا پنج‌شنبه 22 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 09:58 ق.ظ

سلام داداش خسته نباشی
وبلاگ خیلی قشنگی داری
منم یه عاشق ایتالیا هستم خواستم بهت تبریک بگم
منم دقیقا مثل خودت بودم
راستی ما توی جام جهانی توی رزونامه نود یه گروه بزرگ بودیم که از ایتالیا حمایت میکردیم
بازم بهت تبریک میگم
مرسی بای

دخترکوچولو پنج‌شنبه 22 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 06:06 ب.ظ http://dokhtarkocholo.blogfa.com

سلام آقا امید!
از لطفی که به بنده داشتید ممنونم!
امیدوارمن همیشه شاد و موفق باسید!
من باز هم به وب سایت شما سر می زنم از آن لذت و استفاده را خواهم برد و منتظر لینک آن اهنگ خواهم بد!
شاد باشید!
یا حق!

جوجو جمعه 23 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 05:20 ب.ظ

تنبل جون بیا آپ کن ;)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد