محمد اصفهانی


جان پناه

مرد دست عروس را در دست پینه بسته داماد گذاشت و به خواهرش که زیر تور

و حریر ، اشک فراق می ریخت ، نگاه کرد .

- عزیزتر ار جانم را به تو می سپارم. خدا یار جفتتان باشد.


پیشانی خواهر دوقلویش را از پشت تور بوسید. اقوام نزدیک ، زیر نور مهتاب ،

برای همراهی عروس و داماد از خانه خارج شدند.

 

برادر کنار بوم نقاشی نشست. قلم مو را در رنگ سفید برد و روی زمینه سیاه ،

عروس سفید پوشی را کشید که باد وحشیانه لباسش را دور تنش می تاباند.

          

                                      ************

 

قلم مو را روی رنگها انداخت . از پنجره به سپیده دم نگاه کرد . از هنگامی که

خواهر را راهی کرده بود ، چند ساعت می گذشت . پنجره را باز کرد . تصویرش

روی شیشه افتاد . موهای سفید کنار شقیقه اش را لمس کرد. بعد از مرگ مادر

و زن گرفتن پدر چقدر زحمت کشیده بود تا خواهر را به سرانجام برساند.

 

شعاع خورشید از شیشه پنجره در چشمانش افتاد. یعنی خواهر خوشبخت

می شد؟ لباس بیرون پوشید. از اتاق به حیاط آمد. و به خیابان و خود را با اولین

 وسیله به گورستان شهر رساند.
 

خورشید بالا آمده و بر سنگ ها می تابید. پیش رفت و سر بر دامن گوری سه

ساله گذاشت. چشمها را بست.

 

مادر دیشب به خانه بختش فرستادم. دعا کن خوشبخت شود. ساعتی ماند ،

راز و نیازی کرد و بلند شد.

 

                                           ************

 

در خم کوچه بود که او را دید . با لباس تور عروسی و چادری روی آن ، دوید تا به

او رسید.

 

 - چرا اینجا؟!

 - بهم گفت دیگه حق ندارم تو را ببینم.... سر همین حرفمان شد......

 - یعنی تو ... برگشتی؟

 

خواهر با حریر آستین رنگهای چسبیده به موی برادر را پاک کرد و به آن و نمک

چشمان مرد لبخند زد.

 

- آمدم ؛ اما برمی گردیم با هم. باید به شوهرم بگویی برایم هم پدری و هم مادر.

نه فقط برادر. مرد سری تکان داد.

   

 - برویم.


shiva-omid



«در زندگی دردهایی وجود دارد که روح انسان را مثل خوره می خورند»

                                                                          صادق هدایت


این بار آهنگی از دکتر محمد اصفهانی.

نیازی به تعریف و تمجید نداره! از اینجا داونلود کنید....

پدر خوانده


میان من و مرگ، پرچین سبزی ست
که پیچک کهنه ای آن را می پوشاند
هر بار که از کنار آن رد می شوم
شاخه های انبوه را کنار می زنم
تا آن را بهتر ببینم
ولی آفتاب، چشم هایم را کور می کند
برگی را باز می کنم
و چون کف بینی کهنه کار
بر خطوط در هم آن خیره می شوم
صدا نمی آید

 و من از خود می پرسم:
" چه کسی این پیچک را کاشته است؟ "
و پیش از این که رهگذران ِ دیگر
مرا انگشت نما کنند
گرد لباس خود را می سترم
و به راه خود می روم.






«هیچ وقت نمی توانید با مشت گره کرده دست کسی را به گرمی بفشارید . »

                                                                                          

                                                                        گاندی




+آهنگ امروز یکی از آهنگ های زیبای فیلم پدر خوانده هست.

حتما از شنیدن اون لذت می برید . از اینجا داونلود کنید


+خبر داشتید دیروز سالگرد ادواردو آنیلی معروف بود؟
توی دانشگاه ما یه مراسم برای یادبودش برگزار شد که دکتر قدیری ابیانه
یکی از دوستان و نزدیکان ایشون سخنرانی جالبی در مورد ادواردو ایراد کرد.
واقعا آدم عجیبی بوده. وقتی فیلم زندگیش رو دیدم از مسلمون بودنم خجالت کشیدم! :(

سهراب سپهری


بادبادک فروش پیر گفت :

-این آسمان
آسمان هر روزم نیست .
اتفاقی افتاده است .
توفان بادبادکهایم را
خواهد برد
و من
در سوگ سکه های دهشایی
چقدر حقیرم !

                          «نرگس رجایی»


 



صدا کن مرا

               صدای تو خوب است

صدای تو سبزینه آن گیاه عجیبی است

                          که در انتهای صمیمیت حزن می روید .

 

                                                            «سهراب سپهری»

 

+شاید تا الان کلیپ درویش کار گروه اوهام رو دیده یا شنیده باشید..
اگه ندید حتما داونلود کنید و ببینید . من که خیلی خوشم اومد :)
حجم اون یکم زیاده (۶.۷ مگابایت)اما ارزش داونلود کردن رو داره.... از اینجا


+ اینم یه آهنگ خیلی قشنگ که از یکی از فیلم ها هستش اما متاسفانه
یادم نمیاد توی کدوم فیلم شنیده بودم. کسی می دونه؟
این آهنگ رو از اینجا داونلود می تونید کنید. حجم حدود ۴۵۰ کیلو بایت .


 

دفتر خاطرات


فنجان چایی که اینجاست ، این هم مداد سیاهم!

این دفتر خاطرات و تصویر تو در نگاهم

 

دم کرده بر روی شیشه ، هرم دهان بخاری

یک کوله احساس و واژه وقتی در آغاز راهم

 

حالا کنارم نشستی با یک غزل حرف تازه

دم کرده گرمای چشمت بر چشمهای سیاهم

 

کم کم نم اشکهایم آیینه چشم را شست

تصویر تو پاک می شد از پشت حوض نگاهم

 

تو دست در دست باران من باز تنها ترینم

این دفتر پاره پاره بلعید آخر تو را هم



 

«هر کس تو را به خاطر آنچه نداری تحسین می کند ، هر آنچه که داری از تو می گیرد! »

 

                                                                                    دون خوان مانوئل

 



+عکس بالا زیبا نیستش؟! اگه دوست داشتید بزرگتر اون رو ببیند اینجا برید.


+این بار یه آهنگ معروف برای داونلود می گذارم . از بچگی هر وقت این اهنگ رو می شنیدم

یاد سیاست و روابط بین الملل می افتادم!! اسم برنامه چی بودش؟

 

این آهنگ رو می تونید از اینجا داونلود کنید. یادش بخیر.........

دلواپسی

 

دلواپسی

 

می رسی

فاصله پل می شود

می نگری

آینه گل می شود

 

پرده را

دست تو از پنجره پس می زند

آفتاب می دمد

پنجره در نور نفسی می زند

 

لحظه ها

با تو سفر می کنند

جاده ها

در تو گذر می کنند

 

از ته پس کوچه دلواپسی

می رسی

نام تو

تکیه کلام همه بادهاست

 

 



 

«اگر از کسی متنفری از قسمتی از خودت در او متنفری! زیرا چیزی که از ما نیست نمی تواند

افکار ما را مغشوش کند!»                         

                                                                 هرمان هسه

 

 



اون دوتا مست چشات منو خوابم می کنه ؛

ذره ذره اون نگات داره آبم می کنه............

 

این آهنگ ابی رو از همه بیشتر از همه آهنگاش دوست دارم .

آهنگ رو می تونید از اینجا داونلود کنید.