" as long as we remember each other ,we are not too far "

پیوند عشق حقیقی حتی به مرگ گسیخته نمی شود چه رسد به دوری !!!!!!!!

دوباره کوچه ام امشب تو را قدم می زد و فکر می کنم این بار از تو دم می زد و سنگفرش و شب و ماه و باد پاییزی که استعاره شعر مرا رقم می زد کنار خانه تکراری ات رسیدم باز همان شبی که دلت تا دلم قدم می زد رسیده ام به جوابم-تو راست می گفتی- که منطق دگری عشق را رقم می زد چه نقشه ها که نکشیدم برای دیدن تو و نقشه های مرا آسمان به هم می زد میان دفتر تو می نوشتم اسمم را و می رسید کسی و مرا قلم می زد

هدیه !

دو شعر زیر را تقدیم می کنم به بهترین دوستم --->امید

۲ عاشقانه از شاملو !

اول :

بسوده‌ترین کلام است
دوست داشتن .

رَذل
آزارِ ناتوان را
دوست می‌دارد .
لئیم
پشیز را و
بُزدل
قدرت و پیروزی را .

آن نابسوده را
که بر زبان ماست
کجا آموخته‌ایم ؟

**********************

دوم :

دوست‌ات می‌دارم بی آن‌که بخواهم‌ات .!!!!

سال گشته‌گی است این
که به خود در پیچی ابروار
بِغُرّی بی‌آنکه بباری؟

سال گشته‌گی است این
که بخواهی‌اش
بی این که بفشاری‌اش؟

سال گشته‌گی است این ؟
خواستن‌اش‌
تمنّای هر رگ
بی‌آنکه در میان باشد
خواهشی حتّا ؟
نهایتِ عاشقی است این ؟
آن وعده‌ی دیدار در فراسوی پیکرهاست ؟