پاییز خزان و من

باز هم پاییز
باز هم هوای ابری
و باز هم رقص برگ های پاییزی روی شاخه ها
و خرامیدن برگ های جدا افتاده از شاخه ها
.
.
.
.
.


باید رفت.....
از اویز کنار ِدر پالتوی هرروزه را برداشت
چمدان نیمه خالی را
بی هوا موها را از پشت سر بست
آرام در را بست
جا گذاشت بود و نبود را...
هست و نیست ِ سراسر نیستی را.....
چشم بسته و روی برگردانده
زیر لب ارام گفت:
خداحافظ.....



+ و آهنگ زیبای Ode to my family  رو باید زیر نم نم بارون گوش بدی...



==============================================


سکه و دلار طی چند روز گذشته روند کاهشی داشت به دلایل مختلف از شایعه تا خبر و ...

دیروز تمام سکه 1200 هم دید

دلار به 3100 هم رسید

آتی آذر در 1325 صف فروش بود... همچنان موقعیت خرید بسته هست!

در ادامه کمی از نظرات دکتر سهند رو با هم مرور میکنیم در خصوص اوضاع و احوال این روزها..


از اول هم غربیها مشکلی با مذاکره نداشتند. الان هم ندارند. ایران هم مشکلی با سازش و باج دادن ندارد زیرا که حفظ نظام بر همه چیز اولی است. کما اینکه نفت را 50 دلار و قیمت فروش گاز را با تخفیف بسیار و گویا یک سوم قیمت گاز روسیه می فروشیم. ولی مساله و مشکل اصلی این است که غربیها چون دست پر را دارند ، ایران این دفعه هر امتیاز و باجی را مطرح می کند هیچ قول مساعد یا امتیازی نمی گیرد. خوب طرف ایرانی وقتی می بیند که چه امتیاز بدهد چه ندهد هیچ اتفاق مثبتی نمی افتد مگه خل است که امتیاز بدهد؟

ما از اول نباید به این نقطه می رسیدیم. اکنون که به این نقطه رسیدیم دقیقا دو راه پیش رو داریم : یا مصالحه کنیم یا مصالحه نکنیم !!! که هر دو راه به هیچ مقصدی ختم نمی شود!

بنابراین خوشبینی یا نااگاهی از وضعیت موجود، صرفا به تسریع بدبختی و افزایش زیان فرد می انجامد.

دوستی می گفت تو 3600 دلبر خریدی عین خیالت نیست چرا؟

بنده در جواب گفتم بنده با این میزان دلبر یک خودرو در خارج می توانم بخرم ، اگر دلبر 1000 تومان هم شود بازهم همان یک خودرو را می توانم بخرم. پس چرا نگران باشم؟ اگر منظور این است که می شد با سرمایه گذاری روی ریال ، سود بیشتری کسب کرد که سود نخورده در دنیا بسیار است و ما ترجیحمان همان سود اندک دلاریست که از کار صادرات می کنیم و نیازی به سود سرمایه گذاری ریالی در شرایط موجود نداریم.

بنابراین استرس را باید کسی داشته باشد که شب را با حساب پر ریال که ناشی از اعتماد به عدم فروپاشی پانزی اسکیم ریال است می گذراند نه کسی که ریالی ندارد.



=======================================


پیرامون خرید و فروش پله ای.

همانطور که از امضای بنده عیان است، بنده اعتقاد به خرید پله ای طلا یا ارز ندارم. خرید پله ای یعنی فروش پله ای سرمایه گذاری ریالی و تبدیل ان به پول. وقتی فرد به این نتیجه رسیده است که سرمایه گذاری ریالی جواب نمی دهد دیگر پله فروختن معنی ندارد و استرس نگه داری ریال یعنی سرمایه گذاری روی ریال ،بمراتب بیشتر از فروش سرمایه گذاری ریالی به قیمت پایینتریست!

همانطور که بارها گفته شده است ، فروشنده پشیمان بمراتب بهتر از نفروخته پشیمان است.

فروشنده پشیمان کسی است که جنس خود را در روند صعودی به قیمت پایینتری فروخته است و قیمت پس از فروش وی ، بالا رفته است.
نفروخته پشیمان کسی است که جنس خود را نگه داشته و پیک را زده است و حالا در حال سقوط است و نفروخته است.

منظور از جنس در اینجا سرمایه گذاری ریالی است. یعنی مثلا من نوعی اگر سرمایه گذاری ریالی خود را در نرخ 3500 تومان به پول یعنی دلار تبدیل کنم و بعد قیمت پول بیاید بشود 3000 تومان (یعنی سرمایه گذاری ریالی افزایش یابد) ، افسوس کمتری نسبت به کسی که سرمایه ریالی خود را نگه داشته است و قیمت به 3000 رسیده است و ان را به پول تبدیل نکرده و سپس قیمت های ریال کاهشی شده است متحمل می شود.

بنابراین خلاصه مطلب اینکه ، خرید پله ای دلبر و سرکه! برای بنده خوشایند نیست. ریال را به یکباره در هر قیمتی که هست تبدیل می کنم. اگر قیمتهای دلبر و سرکه پایینتر امد در حدی که ارزش تسهیلات گیری داشته باشد، ان موقع با اهرم تسهیلات میانگین خرید را پایین می اورم.

اما در مورد فروش پول و سرمایه گذاری ریالی ، می توان پله ای اقدام نمود. می توان ده درصد یا 20 درصد از پول را به سرمایه گذاری ریالی و نوسان گیری اختصاص داد و بصورت پله های 5 درصدی پول را به ریال تبدیل کرد و اگر قیمت افت کرد مجدد ریال را به پول تبدیل کرد.

این را در شرایط فعلی مناسب تر می بینم.

====================================================

بنظر من از جنبه تکنیکال! می توان موج کاهشی فعلی را موج سی از ریز موج 2 از موج بزرگ 3 دانست.

یعنی ما در موج سه هستیم و موج 1 از سه ان قیمت را به نزدیک 4000 رساند و موج 2 ان به صورت سه موجی آ بی سی ، در حال کاهش دادن قیمتهاست که موج افزایشی اخیر و سریعی که تا 3800 داشتیم احتمالا موج بی بوده و اکنون در موج سی هستیم.

بعد از اتمام این موج 2 کاهشی ، موج سه از سه که سریعترین و بزرگترین موج احتمالا باشد را خواهیم داشت که احتمالا از یکی دوماه دیگر تا انتخابات ریاست جمهوری و بعد از ان تا پایان سال 92 این موج سه از سه و پنج از سه به اتمام برسد و ان شالله فرجی در سال 93 رخ دهد و وارد موج چهار بطوری که نزول فرسایشی یا درجا زدن طولانی را تجربه کنیم. اگر فرجی نشود که همچنان تخت گاز می رود.


از نظر فاند هم هیچ قضیه خاصی نیست. احتمالا با بگیر و ببند و محدود کردن فعالان بزرگ بازار و در خلا نبود سرمایه فعالان و ترس مردم از این جو امنیتی و پا پس کشیدن برای خرید بیشتر، این کاهش رخ داده است. ولی این کاهش مبتنی بر فاند خاصی نیست. و بنظر من باید دعا کنیم که ان شالله اقتصاد کشور فرونپاشد و مساله از سود و ضرر و سرمایه گذاری الان گذشته است. گزارش قحطی 1917 را می خواندم واقعا تاثر برانگیز بود. درست است که قحطی ان چنینی که مردم گوشت همدیگر را بخورند رخ نخواهد داد ولی در قرن 21 که همه کشورها تخت گاز در مسیر پیشرفت ، ازادی و بهبود وضعیت معیشتی مردمشان پیش می روند، محدودیتهای پیش رو ناشی از تحریمهای گسترده که موجب کاهش کیفیت زندگی می شود، بطور نسبی به حالت بدون تحریم ، کم از قحطی ان موقع ندارد.

================================================

یکی از دوستان پرسید کف این سقوط فعلی کجاست!؟

در جواب گفتم، کف قیمت به میزان خوشبینی و نااگاهی ملت از شرایط موجود وابسته است. هرچه این میزان خوشبینی و نااگاهی بیشتر ، افت قیمت هم بیشتر خواهد بود.

__________________
Rule No.1: Never lose money. Rule No.2: Never forget rule No.1.
Don't wait to buy gold, buy gold then wait
=============================================
محال است که رنگ یک دلبر مرا جناب رحیمی با ان سابقه درخشانشان ببینند کما اینکه خودم هم ندیدم. بلکه بنده در کار صادرات بصورت مشارکت فعالم و بخشی از سرمایه در گردش کار را تامین کرده ام.

در مورد دلبر و افت قیمت فعلی بنظر من بخاطر عرضه بانک مرکزی در روز پنجشنبه این کاهش رخ داد.
به عبارتی بانک مرکزی که می بیند با عرضه ریز یا تدریجی یا اتاقک عرضی یا طولی نمی تواند حریف تقاضای بازار شود، بجای این کارها، سعی می کند حجم سنگینی را به یکباره روانه بازار کند تا ترس را در بازار بیندازد. به عبارتی سیاست فعلی از انجاییکه نمی توان سمت عرضه را افزایش داد، ایجاد ترس در سمت تقاضای بالقوه بازار است تا وارد میدان نشود.

این ایجاد ترس از سه محور دنبال می شود:

1- پروپوگاندای رسانه ای ، مثل دلبر تقلبی، مثل حباب ، مثل مصاحبه با افراد زیان دیده و یا مصاحبه ها یا تیترهایی که مبنی بر سقوط قیمت است.

2-ناامنی بازار با بگیر و ببند و دستگیری یا اعلام حکم اعدام و ارتداد و مفسد فی الارض!

3-عرضه سنگین یکباره و کاهش قیمت در یک روز که در نتیجه ناامن کردن بازار از نظر روانی و بازدهی برای افراد غیر حرفه ای . این عرضه شدید و بدنبال ان کاهش شدید ، باعث می شود که بازار از ترس عرضه شدید بعدی با احتیاط بیشتری قیمت را بالا ببرد و تقاضای حرفه ای بازار منتظر عرضه بعدی بنشیند.

بهرحال فارغ از درستی این اقدامات از لحاظ عرف و شرع و قانون ، بنده از هر کاهشی در نرخ ارز به هر دلیل استقبال می کنم.