خ دا ح اف ظ بچه!

 

خداحافظ بچه! آخرین دیالوگ فیلم محاکمه در خیابان هست که تماشاگر رو در سینما شوکه میکنه! بعد از مدت ها فرصتی شد تا یه عصر پنجشنبه رو به سینما اختصاص بدم. تصمیم داشتم از بین فیلم های محاکمه در خیابان ، کتاب قانون و صداها یکی رو انتخاب کنم که در نهایت انتخابم سینمای عصر جدید و قیلم محاکمه در خیابان بود. انصافا بعد از پایان فیلم از انتخابم راضی بودم و از فیلم خوشم اومد. توصیه میشه ببینید و در پایان فیلم از روی صندلی هاتون جُم نخورید و به ترانه پایانی فیلم که کاری از رضا یزادنی هست گوش بدید. زیباست! من ژانر درام دوس دارم و این فیلم یه جورایی منو یاد فیلم قرمز انداخت... واقعیت تلخی ار این روزهای جامعه ما. بعضی وقتا هم خداحافظ بچه جای خودش رو به خداحافظ مامان میده!  

متاسفانه فکر کنم جمعا حدود 15 نفر بودیم که این فیلم رو تماشا میکردیم!

البته شنبه این هفته هم به اصرار امیر دانشگاه رو پیچوندم. از بانک که خارج شدم بهم پیشنهاد داد بریم یه جایی! وقتی رسیدم متوجه شدم که جشنواره بین المللی فیلم کوتاه هست. خیلی برام جالب و تعجب برانگیز بود! اول اینکه چرا من اصلا از برگزاری چنین جشنواره ای بی خبر بودم. دوم چرا هیچ اطلاع رسانی و تبلیغی براش نشده بود؟ به طوری که جز من و امیر در سالن نمایش  حدودا ده نفر حضور داشت! فیلم کوتاه زیاد ندیدم اما اون ده تایی که توی اون سانس پخش شد چنگی به دل نمی زدند. فکر کنم من میتونستم بهترش رو بسازم!

اضافه کنم که در پایان تماشای این فیلم ها مراسم تجلیل از پدر نمایش سنتی سعدی افشار و نمایش عکس هاش بود. گروهی از پسرها و دخترها به شکل و شمایل مبارک در اومده بودن و اجرای نمایش داشتند. در مجموع مراسم بسیار مفرح و شادی بود!