نشان عشق

به شوق آنکه به سوی تو نامه ای بفرستم
شبی سیاه چو زلف تو ؛تا سپید نشستم
نداد گریه مجالم:فتاد خامه ز دستم
میان آینه اشک:عکس تو را دیدم
که خنده بر لب و چشمی به سوی من نگران داشت
نشان مهر در آن نقش دلفریب ندیدم
 نگاه سوی من و دل جانب دگران داشت.