رویا

بیش از هر چیز، می خواهم زنی باشد زیبا

و در متروکه ترین لحظه بعد از ظهر

شعرم را بدقت گز کند،

موهایش روی گردن

هنوز خیس است از شستن.

باید بارانی بر تن ش باشد.

یک بارانی کهنه و چرکین

چون پول ندارد بدهد خشکشویی،

عینکش را بر می دارد،

و آن جا، در کتاب فروشی،

کتاب شعرم را ورق می زند

بعد

آن را می گذارد سر جایش در قفس

با خودش می گوید:

« با این پول، می توانم بدهم بارانی ام را بشویند »

و چنین می کند.


                              دکلمه شعر:  دوستم داشته باش


۲ تا لینک :

+ اینجا می تونید اس ام اس بزنید ...

+اینجا هم مسنجر گوگل با کلی امکانات جالب و استثنایی