سیب |
کاشکی خدا مرا نیز سیب می آفرید! « آنک خدا مرا بسان سنگریزه ای درون این دریا شگفت افکند ، سطح آب را با چرخابهای بیشمار پراکنده ساختم اما آنگاه که به قعر آب رسیدم سراسر خاموش شدم! آری او چنین پنداشت اما گویی پندار سبز چنین می اندیشید که : انسانها دو دسته اند : عده ای سنگ و عده ای سیب اند . آغاز آنها مشترک است ، هر دو هنگام ورود به دریاچه شگفت دنیا چرخابهای بیشماری را به دور خود می سازند و دیگران را تحت تاثیر قرار می دهند ، اما پایان آنها حکایتی است بس متفاوت! سنگریزها بناچار پس از مدتی به قعر آب خواهند رسید و خاموش خواهند شد . و اما سیب ها ؟! آنها هرگز به قعر آب نخواهند رفت و خاموش نخواهند شد . آنها جاودانه در دریاچه باقی خواهند ماند و در هر تلاطم امواج چرخابی دیگر خواهند ساخت . آنها روزی به آسمان بر خواهند گشت و ابرها را خواهند پیمود و در آخرین نقطه آسمان تا ابد خواهند زیست . «جبران خلیل جبران» *پسران در سنین مختلف چه جذابیت هایی برای دختران دارند ! *مجله زن شرقی مفید برای خانم های جوان . *بانک جامع اطلاعاتی بیماری ها . سیب باشید ! |