لوسمی |
*بسیار نادر است کلماتی که ارزششان بیشتر از سکوت باشد . هانری دو مو نترلان اینجا رد پاها گم می شود اینجا ماه اتراق می کند با گرگ ها سگ ها و سنگ ها پشت صخره ها خیمه ها و درخت ها اینجا ماه رخساره اش را هر شب می فروشد! به خاطر یک دشنه به خاطر یک شمع به خاطر یک رشته باران *تا حالا کلمه « لوسمی » به گوشتون خورده؟! *چند وقتیه هوس کردم یه دل سیر گریه کنم ! اما نمیشه ، مثل اینکه دلم از سنگ شده ... Yani برای تو : دل سوی تو و چشم بسوی دگرانم تا خـــلق نداند به سویت نگرانم |