لوسمی

 

*بسیار نادر است کلماتی که ارزششان بیشتر از سکوت باشد .     هانری دو مو نترلان

 

اینجا رد پاها گم می شود

اینجا ماه اتراق می کند با گرگ ها

سگ ها و سنگ ها پشت صخره ها

خیمه ها و درخت ها

اینجا ماه

رخساره اش را هر شب می فروشد!

به خاطر یک دشنه

به خاطر یک شمع

به خاطر یک رشته باران

 

 

*تا حالا کلمه  « لوسمی »  به گوشتون خورده؟!

 

*چند وقتیه هوس کردم یه دل سیر گریه کنم ! اما نمیشه ، مثل اینکه دلم از سنگ شده ...

 

Yani

 

برای تو :

 

دل سوی تو و چشم بسوی دگرانم         تا خـــلق نداند به سویت نگرانم