آقا زمان برای زمین تنگ شد؛بیا آواز جاده خیس و بد آهنگ شد؛بیا پر زد دلم به شوق تو در کوچه ها؛ولی سهم دو بال یخ زده ام سنگ شد؛بیا آقا به جان آینه ها ؛مرگ غنچه ها رنگ مناره کهنه و بد رنگ شد؛بیا آقا ببین که پای دلم لنگ شد؛بیا آقا دوباره قایق شوقم به گل نشست فانوس مرد و فاصله آونگ شد؛بیا دیگر برای آینه بستن مجال نیست آقا زمان برای زمین تنگ شد؛بیا آدم مفلوک
|