دیگر هیچ قناری عاشقی نخواهد نشست بر شاخه های این درخت که من بر آن تکیه داده ام . هیبت مردگان زندگان را می هراساند .
به پای عابری لبخند به لب که هر روز از این راه می گذشت رنجیر خورده است . هیچ قناری عاشقی دیگر نخواهد نشست بر شاخه های این درخت ، و من صبر خواهم کرد به پای عابری لبخند به لب
که هر روز از این راه می گذشت .
برای تو ...
|