عاشورا در تهران...

 

 

امروز عاشورای حسینی است... اینجا تهران است... امروز تهران چهره دیگری داشت... شاید یه گوشه کوچکی از روز عاشورا در کربلا! 

تعطیلات رو از تهران خارج شده بودم تا در کنار خانواده ام باشم اما صبح امروز دلم طاقت نیورد و ساعت ۱۰ به سمت تهران حرکت کردم و حدود ساعت ۱۲:۳۰ میدان آزادی بودم. اولین چیزی که به چشم میخورد نیروی انتظامی بود که اجازه حرکت ماشین ها رو به سمت میدان آزادی نمیداد. از میدان آزادی پیاده به سمت میدان انقلاب حرکت کردم. خیابون ها خالی از ماشین بود اما مردم توی پیاده روها در حال عبور و مرور بودن. عده شون هم کم نبود سر بعضی از تقاطع ها مردم جمع شده بودن و شعار میدان. مامورهای ضد شورش فراوون!  

 

خط بی آر تی شده بود جولانگاه موتور سوار هایی که اونجا رو با پیست مسابقه اشتباده گرفته بودن و ویراژ میدادن و عربده میکشیدن و سعی داشتن در دل مردمی که در حال تردد بودن دلهره به وجود بیارن. بهشون حق میدم. آخه احساس قدرت میکردن! واسه اینکه بهشون اجازه داده شده بود که کنترل مردم و شهر توی دستشون باشه و هر کاری دوست دارن کنند. موتورهای آنچنانی جلیقه ها ئ ماشین ها ... به جرات می تونم بگم چند هزار موتور در حال تردد بودن که در گروه های ۲۰  ۳۰تایی در حال حرکت بودن!! راستی اون یک میلیارد خزانه چی شد؟!! 

 

فبلا باتوم به دست دیده بودیم اما امروز بسیجی های لباس شخصی کابل و چوب بدست شده بودن. تا میدان انقلاب پیاده رفتم. جمعیت سمت خیابون جیحون زیاد بود. وقتی از میدان انقلاب برگشتم تا برم خونه سمت میدان جمهوری سی چهل تا از این بسیجی ها رو دیدم که چوب بدست دارن برمیگردن. انگاری از چوپونی داشتن برمیگشتن. واقعا متاسف شدم. 

 

سمت سلسبیل و دامپزشکی هنوز مردم و جوونا حضور داشتن و شعار میدان... تاریخ داره تکرار میشه. اون موقع شعبون بی مخ و نوچه هاش به هوا خواهی از دولت میرختن بیرون و جاوید شاه جاوید شاه میگفتن و امروز شاهدیم که موتور سوارهایی که شعار حمایت از رهبری و دولت میدادن. نشون دهنده چیه‌؟‌ اینکه اینا هم یواش یواش دارن به آخر خط میرسن.  

 

کلٌ یومٌ عاشورا و کلّ ارضٍ کربلا... 

 

اینا رو نوشتم تا بمون واسه بعدها... 

تا یادم نرفته اینکه این روزها دارم سریال ۲۴ رو میبینم....

نظرات 9 + ارسال نظر
ادمین یکشنبه 6 دی‌ماه سال 1388 ساعت 06:27 ب.ظ http://axnew.mihanblog.com

سلام دوست من.
وقت بخیر
وبتو دیدم خیلی عالیه و عالیتر هم میشه اگه بیشتر روش کار کنی
خوشحال میشم در مورد وب من هم نظر بدی
در ضمن می تونی برای بالا بردن آمار وبت به وب زیر مراجعه کنی و ثبت نام کنی . من خودم دارم از این روش
استفاده می کنم خوب جواب میده , توضیحاتش تو خود سایتش هست می تونی بخونیش
اینم آدرسش: http://www.persian111.com/?rid=1974887456
وب منو نگاه کن آمارشو: www.axnew.mihanblog.com
ببین تا چند روز دیگه چطور آمارم به روزی 10000 هم میرسه
تنها کاری که باید بکنی اینه که ثبت نام کنی و لینک مربوط به خودتو به دیگران معرفی کنی تا آمارت بالا بره
تاکید می کنم بعد ثبت نام اگه لینک مربوط به خودتو به دیگران معرفی نکنی آمارت بالا نمیره پس حتما به دیگران
معرفی کن
در ضمن ما جزء اولین کسانی هستیم که تو این وبسایت ثبت نام می کنیم پس باید زودتر دست به کارشیم
فقط یه پیشنهاد بود
و این هم یه پیشنهاد دیگه
می دونی که برای بالا بردن آمار باید پیج رانکتو تو گوگل بالا ببری و آمارت باید تو گوگل خوب بشه
برای اینکار یه پیشنهاد دارم برات اونم اینه که کدی رو که این زیر بهت دادم رو آخر قالب وبلاگت اضافه کنی
چیزی تو وبلاگت نمایش داده نمیشه فطق تو کد قالبت یه تیکه کد اضافه میشه
در هر حال یه پیشنهاد بود برای بالا بردن آمارت و اینکه پیج رانکت تو گوگل خوب بشه
این کد رو بذار و چند وقت بعد تاثیرشو ببین
<center><script language="JavaScript"
src="http://esghe-javidan.persiangig.com/Google-PageRank%5B2010%5D2.js"></script></center>

فروشگاه دستفروش دوشنبه 7 دی‌ماه سال 1388 ساعت 02:20 ب.ظ http://www.dastforush.com

بزرگترین فروشگاه اینترنتی با امکان ارسال کالا و تصفیه حساب آن درب منزل یا محل کار شما.

نجوا دوشنبه 7 دی‌ماه سال 1388 ساعت 08:26 ب.ظ http://najvaye-man.blogfa.com

و گفتند: "کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا.... "
راست گفتند که؛ من دهم محرم 1431 به چشم خود عاشورا دیدم، کتک خوردن زینبِ از دین خروج کرده را به دست مسلمانان!! آن هم در همین تهران!
و باور کردم که هر روز عاشورا و هر ارضی کربلاست...
و من هیچگاه از یاد نخواهم برد، آن عمود آهن(بخوان باتوم)ی را که بر سرِ آن زنِ از نسلِ محمد صلی الله علیه و آله فرود آمد...
چه جالب که بر سر آن زن، چادر بود اما ادعای حسینی بودن و مسلمانیِ آن مرد گوشم را کر کرد و او نگران، که چرا به سینه زنی اش نرسیده...
سینه که نه، این بار بر سر زدی برادر! و چه خوب زدی بر سر آن مادر... قبول باشد!!
خون روی صورتش، که از سرش و از زیر چادرش جاری شده بود را، هیچ از یاد نخواهم برد...
و فرمود: الملک یبقی مع الکفر و لا یبقی مع الظلم...
اینها رو توی گودرم نوت کردم که از یاد نبرمشان

سارا (سایبان عشق) چهارشنبه 9 دی‌ماه سال 1388 ساعت 08:36 ب.ظ http://sayeban-eshgh.persianblog.ir

سلام.
روز عاشورا شیراز به شلوغی تهران نبود اما یکی دو روز اخیر اوضاع همچین قمر در عقرب شده! اول که مسجد آتشی ها و حمله ی لباس شخصیا دیروزم که تعطیلی بازار زرگرا و حمله به دفتر آقای دستغیب و امروزم که بگیر بگیر و جنجال سمت زند!
تقریبا همه جای ایران یه خبرایی هست. احساس قشنگی باور تموم شدن اینا! من که بی صبرانه منتظرم!!
سریال 24 رو من خیلی وقته دارم اما هنوز وقت نکردم ببینم! توی فارسی 1 هم دوبله شدش رو پخش کرد اما باز من نرسیدم ببینم! اما فرار از زندان رو تا آخر دیدم. جالب بود ولی آخرش کم مونده بود اشکمو در بیاره...

یاس دوشنبه 21 دی‌ماه سال 1388 ساعت 01:34 ب.ظ

سلام امید حال و احوالت چطوره کجاهایی دلم برات تنگ شده بود گفتم یه سر بزنم خیلی وقته چیزی ننوشتی از ایمیلای خیلی قشنگت هم ممنون

عاطفه جمعه 25 دی‌ماه سال 1388 ساعت 02:50 ب.ظ http://bita-me.blogfa.com/

هر کجا باشی
و هر کس باشی
آسمان آبی آبیست
پس به امید بساز
خنده بر لب جاری
عشق و غم همزادند
عمر غم طولانیست
عشق، پاییز بلند
غم، فقط ویرانیست
عاشق شاد .. بسی طالب زیبایست

آرامیس(عاطفه هارپاک)

shokoofe جمعه 21 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 02:46 ب.ظ

خدالعنت کندکسانی راکه برای منافع خودهم خون جوانان جاری کردن توخیابون وهم عزت ایران کم کردن هم باعث توهین به امام حسین وامام خمینی وحضرت آقاشدن

لعن علی عدوک یاحسین......


این کشورواین انقلاب پاش خونهاریخته شده اینطورنیست که هرکی ازننجونش قهرکنه بتونه ضربه ای بزنه بهش

هرکسی که درمقابل این انقلاب بایستدنابوداست
هرکی میخوادباشه نخست وزیر امام گرفته تا....

یاحق بزن گردن ناحق

بی نام یکشنبه 27 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 03:40 ب.ظ

روزگار غریبیست نازنین......

مهدی یکشنبه 9 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 07:02 ب.ظ

و باز هم افرادی از روی بی بصیرتی و یا...... قصد امام کردند ولی اینجا کوفه نبود. وامام یار داشت.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد