رکورد دار!

 

من اینجا بس دلم
تنگ است ...
و هر سازی که می بینم، بد آهنگ است...
بیا ره توشه برداریم،
قدم در راه بی برگشت
بگذاریم...
ببینم آسمان هر کجا،
آیا همین رنگ است؟!

 

از این پارتی بازی ها و ناحقی ها زیاد دیده بودم و  این بار خودم قربانی شدم. یکبار دیگر

طعم تلخ رابطه بازی و باند بازی رو چشیدم. خیلی تلخ و دردناک بود. :(  بد موقعی بود!

یعنی تا کی؟

 

رکورد دار!

فکر کنم به طور یقین حداقل در جامعه وبلاگستان از این نظر رکورد دار باشم!

پدر و مادر، عموها و زن عموها، دایی ها و زن دایی ها، خاله ها و شوهر خاله ها، عمه و شوهر عمه

همگی بیسواد! نبود؟!

باید برم سراغ برادران گینس و بگم که توی کتابشون ثبت کنند!

 

+ آهنگ Final_Statement  از Tangerine dream

   این آهنگ دل من یکیو که میلزونه.

 

پروردگارا! به بزرگی این ماه عزیز بیماران همه ما را شفای عاجل عنایت بفرما.

 

 

نظرات 6 + ارسال نظر
روزهای بی خاطره پنج‌شنبه 6 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 05:17 ب.ظ http://greatmemorial.blogspot.com

میگم میبینی؟!!! با اینکه این هر روز اینهمه پارتی بازی و ناحقی می بینیم، بازم برامون عادی نمیشه! آخه مگه میشه آدم یه روز به بی عدالتی عادت کنه؟!
راستی! مرسی که برای بیماران دعا کردی.

سارا(سایبان عشق) جمعه 7 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 01:00 ق.ظ http://sayeban-eshgh.persianblog.com

داداشیم سلام.
کجا و برای چی حق تو ضایع شده؟
می دونم سخته باورش اما بارها این لتفاق واسه منم رخ داده!
دلم میگرفت اما چاره ای نداشتم!
ممنون از آرزویی که برام کردی.
منم امیدوارم همه بیمارا شفا پیدا کنن.
فعلا با لپتاپ مجید میام گاهی اما فکر نکنم حالا حالا ها بتونم یه سیستم ردیف کنم واسه خودم. و تازه هرگز اون چیزایی که از دست دادم یادم نمیره!
امید جان نمی دونم چرا حس می کنم یه جورایی شدی امیدوارم مثبت باشه!
اما رکوردت... تو سعی کن فرزندت به کمالات پدر و مادرش بباله. من همکلاسی داشتم پدر و مادر بی سواد. هر سه چهار تا خواهر و برادر رتبه اول دانشگاه سراسری اونم تو رشته های مهندسی و پزشکی! این افتخاره! خیلی بیشتر از شاگرد اولی یه بچه ی استاد یا دکتر و مهندس!
همیشه شاد باشی
التماس دعا یه دنیا
فدای تو....سارا...

خاطره شنبه 8 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 12:45 ب.ظ http://khaterehkh.blogsky.com

سلام
این چیزا زیاده...صر ایوب میخواد!!!
قضیه رکوردها چیه....

زهرا دوشنبه 10 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 10:30 ق.ظ

۱-سلا
۲-هستیم تا آخر عمرمون با این رابطه بازی ها و... آدم واقعا ناراحت می شه. مخصوصا که خودش قربانی باشه.
۳-رکورد جالبیه ! اما خالی نمی بندی که؟در عوض یه پسر باهوش و درس خون مثل تو٬ توی خونواده ات هست؛)
۴-ماه رمضونی آدم باید تا می تونه استفاده کنه. مام برا مریضا دعا می کنیم. سخته که آدم خودش یا عزیزش جلو چشش از بیماری پرپر شه...
۵-اون خانوم شاید انتخاب درستی کرده. من فکر می کنم پسرم رو انتخاب می کردم. اما استدلال تو هم جالب بود.
۶-خوشحالم که سربازیت تموم شد. من هیچ کدوم اون سوالا رو نمی پرسم. امیدوارم که هر کاری که می کنی موفق باشی.
۷-منم فعلا تا مدتی نیستم. شاید ۵ ماه! دارم می رم خونه مون که بخونم واسه کنکور ارشد.
هر موقع اومدم نت بهت سر می زنم.

ویتامین M چهارشنبه 12 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 01:15 ب.ظ http://mrjanir.blogfa.com

آره همه جا آبیه !!!‌

mohsen سه‌شنبه 18 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 11:20 ق.ظ

حرف نداری رفیق

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد