گل سومو که ایـــران خورد پا شدم اومــدم اینجا و الان بازی داره دنبال میشه اما خوب
مطمئـــن هستم که دیگه نتیجـه تغییری نمیکنه! چی باید گفت؟! چند دقیقه قبل وقتی
بازی یــک بر یک بود فکر چه چـیزایی بودیم! اینکه بعد از بازی چیکار کنیم! الان نذر کرده
بود اگه ایــران یه گل دیگه بزنه... من به همون یک بر یک راضی بودم. آخه همین نتیجه
رو پیش بینی کرده بودم و توی مسابقه اس ام اس هم همین نیتجه رو فرستـاده بودم!
زهی خیال باطل!
فوتبال هست و هزار اتفاق! اما نمی تونم میرزاپور رو به راحتی ببخشم. چون چند سالی
بود که در بازی با پا مشکل داشت و آخر سر هم همین ضعف کار دست تیم ما داد.
رحمان اشــتباه کرد. کسی که تا اون دقیقه از بازی بهترین بازیکن ایران بود. من نمیدونم
چه لزومی داشـت که حسین کعبی از اون نقطه از زمین پاس رو به عقب بده به میرزاپور
در حالی که خودشم میدونه که میرزاپور در بازی با پا مشکل داره.
الهام الان که 3 دقیقه از بازی مونده داره داد میزنه ما میتونیم! برو........ خـــــــــــــــدا!
دلش خوشه! منم از نارحتی فقط می تونم بخندم! گل سوم رو که خوردیم فقط یه لبخند
تلخی زدمو از جلوی تلویزیون پا شدم!
چقدر مرز بین خوشحالی و غم کم هست! میدونم که خیلی ها الان حالشون گرفته شد.
داور سوت رو زد. تموم شد! سه بر یک! :(
سلام با تشکر از زحماتتون اگر فرصت داشتید یک سری به این ادرس بزنید مطالبش بسیار جالبwww.alcoran.blogsky.com
ای خاک بر سر میرزا پور که اینجوری امیدمونو نا امید کرد ...خاک !!!
خیلی حیف شد:(
همه اش تقصیره اون دروازه بانه بود که۹۰۰ بیشتر از من نذر کرده بود:D
فجیع حالم گرفته شد
ما دیوونه ایم که به این فوتبال دلمون خوشه!!!
خیلی اعصابمون رو خورد کرد اون ۲ تا گل بعدی که خوردیم
خوب ما ایرانی ها عادت کردیم به اینکه در فاصله نه چندان زیاد از یه خوشحالی کم نظیر طعم بسیار بسیار تلخ شکست رو در فوتبال ببینیم!
کم نیستند از این جور لحظات چه در مقابل بحرین و یا قطر و یا عربستانی که کم کم داره از روی پله های ما رد میشه تا خودش رو بالا ببره.
نمی دونم اگر بگم که میرزا پور مقصر بود دلم خنک میشه یا اگر بگم تقصیره رضایی بود از التهاب دل صاحب مرده فوتبال پرست کاسته ولی چرا باید دایی هنوز هم
مثل یه بختک سایه اش روی سر تیم باشه
در حالی که جوون ترهایی داریم که بتونن در اونجایی که دایی مثل ادم های خودخواه فقط داره به پیاده روی در زمین ادامه میده از توپ های مرده یکی رو زنده کنن!
راستی این میرزا پور به قول ما برنامه ساز های تلویزیون جون میده واسه ژست های تخیلی
باور ندارید عکس العمل هاش رو در برابر گل های مکزیک ببنید:
با حونسردی و متانت و وقار نظاره گر ورود توپ به جاییه که قلب هزاران و میلیون ها ایرانی در اونجا می تپه.
چی بگم
خدا صبرمون بده
……
ahhhhhhhhhhhhhhhhhhhhh. ajab bazieh mozakhrafi bud. irano in darvazebanesh. khodesho yek tekun ham nadad vaseh 2 ta goleh aval. manam ta lahzeyeh akhar omidvar budam. ajab mozakhraf ruzam shoru shod. ba unhameh shogo zog. ahh. omid baba in cheh vazeshehhhhhhhhhhhhhhhhhhhhhhhhhhhhhhhh.
قسمت جالب ماجرا اینه که این کعبی و میرزاپور مثلا مدتهای زیادی با هم همبازی بودند باید بدونن چی به چیه! واقعا نیمهی دوم آبرو واسه ما نذاشت. انگار فقط به اجبار همه توی زمین بودن! هیچکدوم از تیم های دیگه اینطوری بیهدف و برای خالی نبودن عریضه زیر توپ نمی زدن!
سلام.
وبلاگتون زیباست.به ما هم سر بزن
منم فقط یه لبخند زدم . تنم گر گرفت ! انگار که نباید این طوری می شد . به هر حال پیش اومد . کاریش هم نمیشه کرد .