چشمانت...




چشمانت را شبی

در ازای یک نگاه

به من امانت می دهی؟

می خواهم شبی بسیار بگریم...




نظرات 9 + ارسال نظر
قاصدک سه‌شنبه 4 مرداد‌ماه سال 1384 ساعت 01:51 ق.ظ http://payizan.blogsky.com

سلام سلام
خوفی؟
آخ جووووووووون خودم اول شدم:D ;)



به دیدارم بیا هر شب
در این تنهایی تنها و تاریک، خدا مانند
دلم تنگ است
بیا ای روشنی،ای روشن تر از لبخند
شبم را روز کن سر پوش سیاهی ها
دلم تنگ است
بیا بنگر،چه غمگین غریبانه
در این ایوان سر پوشیده واین تالاب مالامال
دلی خوش کرده ام با این پرستوها و ماهی ها
و این نیلو فر آبی و این تالاب مهتابی
شب افتاده است ومن تنها و تاریکم
و در ایوان تالاب من ، دیریست
در خوابند
پرستوها و ماهی ها و آن نیلوفر آبی
بیا ای مهربان من
بیا ای یاد تنهایی

خوش باشی;)

مریم و سعید سه‌شنبه 4 مرداد‌ماه سال 1384 ساعت 02:12 ق.ظ http://saghf.blogsky.com

سلام عاشقا کم پیداید؟؟

ساکورا سه‌شنبه 4 مرداد‌ماه سال 1384 ساعت 07:14 ق.ظ http://2004cherry.blogspot.com/

چه عارفانه .زیبا بود نوشته ات

آوای دل چهارشنبه 5 مرداد‌ماه سال 1384 ساعت 09:25 ب.ظ http://aava2003.blogspot.com

سلام امید عزیز. حالت چطوره. ممنون از تبریکت و همینطور راهنماییت. همونطور که گفتی صفحه رو یک کم سبک کردم امیدوارم دیگه مشکلی نباشه.
********
شعر و عکس زیبایی هم در این پستت گذاشتی. امیدوارم بزودی فرصت پیدا کنی و نوشتن مطالب خوب و جالبت و ادامه بدی.

سارا(سایبان عشق) دوشنبه 10 مرداد‌ماه سال 1384 ساعت 03:11 ق.ظ http://sayeban-eshgh.persianblog.com

سلام...
چطوری داداشی؟ دلم برات تنگه حسابی! ۲ تا میل دادم جوابی نگرفتم! نکنه نرسیده؟؟؟ دلم میخواد شاد و خوش باشی...
قربانت سارا

مهرداد سماواتی چهارشنبه 12 مرداد‌ماه سال 1384 ساعت 07:18 ب.ظ http://www.mehrdad82961.blogspot.com

سلام

خیلی زیبا بود...اولین باره میام تو وبلاگتون ...شعراتون خیلی لطیفه...دوست دارم نظرتون رو در مورد شعرای خودمم بدونم...البته بهتر میدونم که قابل قیاس نیست ;) در هر حال خوشحال میشم ببینمتون...

موفق باشید

روسپی جمعه 14 مرداد‌ماه سال 1384 ساعت 03:41 ق.ظ http://roospi.blogfa.com

غریبانه تکرارهای من سلامی شد یر تو
ای رفته از یادهای مغرور شرمزدگان
که با تو چه کردند آن آوارگان بیگانه
بار دیگر مهربان بارانت بر من ببار
ببار
ببار
آشفته ببار...
گرمی کامت باد...... سلامم
بیجانم کن ....شیرین بنوشانم
تشنه ام تشنه.....
تشنه شیره هزار ساله چشمانت....
آری چشمانت!

President Evil شنبه 15 مرداد‌ماه سال 1384 ساعت 01:29 ق.ظ http://opinion.persianblog.com

سلام!
آمده ام...
ندیده ام...
رفته ام...

سهراب شنبه 30 مهر‌ماه سال 1384 ساعت 09:11 ق.ظ

سلام
خسته نباشی مهربون.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد