تردید

 

وقتی صدایش کردند و سرش را برگرداند ؛ هنوز در باز بود ؛ سریع به سمت آسمان  پرواز  کردم ؛

هنوز کاملا خارج نشده بودم که متوجه فرار من شد و در را محکم به رویم بست . من به داخل پرت شدم و بالم زخمی شد ؛ زخم پرواز رنج اسارت را چند برابر کرد .

مدت ها گذشت.  با مراقبت زندانبان مهربان حالم رو به بهبودی رفت. تا اینکه دوباره فرصتی به دست آمد ؛ این بار می خواست آذوقه ام را داخل قفس بگذارد که از دستش افتاد . فراموش کرد که در را گشوده ! و مشغول جمع کردن آذوقه از روی زمین شد ! قلبم به شدت می تپید  به نفس نفس افتاده بودم . با خودم گفتم :

اون بیرون کی منتظره منه؟ کی اصلا منو یادشه؟ اگر بعد اینهمه اسارت توان یافتن آذوقه را از دست داده باشم چی؟ حتما از گرسنگی خواهم مرد ؛ اگر دوباره بالهایم زخمی بشن! اینبار ممکنه دیگه نتونم پرواز کنم و تا آخر عمر اینجا بمونم .اگر...

هنوز داشتم با خودم فکر می کردم که زندانبان در مقابل چشم های مهبوتم در را محکم به رویم

بست ، این بار ضربه اش قلبم را شکست . از آن زمان تا به امروز پیر و خسته در حسرت هویت و

معنایم هستم : پرواز در آسمان .

  

+ همراه با دانشگاه مجازی  علم و صنعت

 

+ سایت برگی از تاریخ

نظرات 9 + ارسال نظر
[ بدون نام ] پنج‌شنبه 6 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 11:47 ق.ظ http://www.topoli6612.blogsky.com

خیلی متن قشنگی بود
موفق باشی
به من سر بزن

سیبگل پنج‌شنبه 6 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 12:59 ب.ظ

سلام . خیلی خوشحال شدم که بر گشتی . ( البته چند روزی بود نتونسته بودم بیام اینترنت و تازه یتازه فهمیدم که اومدی ) در این مدت که شما نبودی همه چی در امن و امان بود .زندگی هم داره پیش می ره . شکایتی نیست و ملالی نبود جز نبود شما ... ممنون که باز هم بهم سر زدی .

President Evil پنج‌شنبه 6 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 05:54 ب.ظ http://opinion.persianblog.com

سلام. به وطن خوش آمدی قهرمان!

ناناز جمعه 7 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 10:36 ق.ظ http://onlymahsa.blogsky.com

سلام
خیلی قشنگ بود خسته نباشید.

سارا(سایبان عشق) جمعه 7 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 11:57 ق.ظ http://sayeban-eshgh.persianblog.com

سلام امید جان.
یه جور گریم گرفت خوندم نوشتت رو...
خیلی خوشحالم که برگشتی...
خیلی...........................

قاصدک شنبه 8 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 10:53 ب.ظ http://636.blogsky.com


سلام امید جان خوبی
خوشحالم که آپ کردی وچقدر قشنگ نوشتی...

ع دوشنبه 10 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 11:08 ق.ظ http://eshg-az-koja.persianblog.com

salam omid junam. avalan ke az neveshtehat khosh-hal shodam. baba delam barat tangideh bud. badesham ke har vagt forsateh azadi basheh . parvaz kon. ba deleh shikasteh ya baleh basteh. mohem nist. agar forsateh azadi besheh parvaz kon. :) gorbunet. GOFTI BE MAN GHOSEH NAKHOR , MIRAM O BARMIGARDAM. baz montazerim ta zudeh zud bargardi.

شروین دوشنبه 10 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 11:39 ق.ظ http://shervin1368.persianblog.com

سلام عزیز. امیدوارم که حالت خوب باشه. به وب من یه سری بزن. در ضمن نظر هم یادت نره اگه یادت بره ناراحت می شم ها. قالب وبم هم عوض شده. نظرت رو راجع به آن بگو. پس منتظرتم. فعلاْ بای

آنا دوشنبه 10 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 02:46 ب.ظ

سلام
امید عزیز
امیدوارم که دوران پر باری داشته باشی.
آرزومند آرزوهایت:آنا

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد