احساس می کنم آب می شود قلبم
بسان شمع های میان شیرینی
روغنی از رخوت ،
نه شراب ،
پر می کند رگانم را ،
و احساس می کنم که می گریزند
روزهایم ،
خاموش و نجیب ، همچون یک غزال!
این روزا مادرم ازم می پرسه : " به چی داری فکر می کنی؟! پسرم باهام درد و دل کن ، بگو چته؟! آخه یه چیزی بگو ..."
سکوت می کنم و آخر سر بهش می گم : " چیزیم نیست ! به چیزی فکر نمی کنم ! "
ولی دارم دروغ می گم ! یه چیزیم میشه! خیلی دوست داشتم می تونستم باهاش درد و دل کنم اما خوب نمیشه . بعضی چیزها هست که نمیشه گفت .
گاهی وقتا تصمیم می گیرم که وبلاگ نویسی رو بزارم کنار ، ولی خوب یاد قولی که به خودم دادم می افتم و پشیمون می شم . قول دادم تا زمانی که نفس می کشم تا زمانی که می تونم عاشق باشم ، اینجا رو داشته باشم . دلم نمیاد ازش جدا شم ...
از دیگران :
دیدی اولش یه ایمیل با اندازه ی معمولی میزنه ٬ بعدش تو با یه ایمیل یه کم گنده تر جوابشو میدی ٬ بعد اون باز یه ایمیل یه کمی از مال تو هم گنده تر میزنه ٬ بعد تو یه ایمیل خیلی گنده تر از قبل میزنی تو جوابش . بعد همینجوری یواش یواش هی این ایمیل ها گنده تر و گنده تر میشه، تا اینکه یه قد خیلی خیلی بزرگ میشه دیگه . الآن تو نقطه ی اوجید ! حالا ازین به بعد هی کم کم قد ایمیله آب میره، کوچیک و کوچیک و کوچیکتر میشه ٬ اونقده کوچیک که حتی ازون ایمیله معمولیه اول هم کوچیکتر میشه قدش . آخرش دیگه اصلا یه جایی اون وسطها قطع میشه ! ....
این متن بالا از وبلاگ دیوونه هستش .. خیلی قشنگ مینوسه ...خیــلی . نشستم همه مطالبش رو خوندم . من که خیلی تحت تاثیر نوشته هاش قرار گرفتم!
داستان قطعه گمشده .... لینک از گل خونه .
برای تو :
نمی دانم چه گرمی کرده ای با دل نهان از من که تا غافل شوم از وی ، روان سوی تو میآید
من دوباره برگشتم.
خوشحالم که مثل همیشه خوب وخوب مینویسی
سلام و درود بر شما هم میهن عزیز /من برای اولین بار به بلاگتون اومدم /بسیا زیبا و بااحساس و...می نویسید/موفق باشید /منتظر حضور سبزتون در وبلاگم هستم /ایام به کام شما
بیا با من درد دل کن خوب ای بابا!
salam omid jan. az in matlabet kheili khosham umad. har mogeh khasti ma hatim , ba ma dardeh del koni. gorbunet.