خدایش با او صحبت کرد!





خدایش با او صحبت کرد ....

خدا از من پرسید: « دوست داری با من مصاحبه کنی؟»

پاسخ دادم: « اگر شما وقت داشته باشید»

خدا لبخندی زد و پاسخ داد:

« زمان من ابدیت است... چه سؤالاتی در ذهن داری که دوست داری از من بپرسی؟»

من سؤال کردم: « چه چیزی درآدمها شما را بیشتر متعجب می کند؟»

خدا جواب داد....

« اینکه از دوران کودکی خود خسته می شوند و عجله دارند که زودتر بزرگ شوند...و دوباره آرزوی این را دارند که روزی بچه شوند»

«اینکه سلامتی خود را به خاطر بدست آوردن پول از دست می دهند و سپس پول خود را خرج می کنند تا سلامتی از دست رفته را دوباره باز یابند»

«اینکه با نگرانی به آینده فکر می کنند و حال خود را فراموش می کنند به گونه ای که نه در حال و نه در آینده زندگی می کنند»

«اینکه به گونه ای زندگی می کنند که گویی هرگز نخواهند مرد و به گونه ای می میرند که گویی هرگز نزیسته اند»

دست خدا دست مرا در بر گرفت و مدتی به سکوت گذشت....

سپس من سؤال کردم:

«به عنوان پرودگار، دوست داری که بندگانت چه درسهایی در زندگی بیاموزند؟»

خدا پاسخ داد:

« اینکه یاد بگیرند نمی توانند کسی را وادار کنند تا بدانها عشق بورزد. تنها کاری که می توانند انجام دهند این است که اجازه دهند خود مورد عشق ورزیدن واقع شوند»

« اینکه یاد بگیرند که خوب نیست خودشان را با دیگران مقایسه کنند»

«اینکه بخشش را با تمرین بخشیدن یاد بگیرند»

« اینکه رنجش خاطر عزیزانشان تنها چند لحظه زمان می برد ولی ممکن است سالیان سال زمان لازم باشد تا این زخمها التیام یابند»

« یاد بگیرند که فرد غنی کسی نیست که بیشترین ها را دارد بلکه کسی است که نیازمند کمترین ها است»

« اینکه یاد بگیرند کسانی هستند که آنها را مشتاقانه دوست دارند اما هنوز نمی دانند که چگونه احساساتشان را بیان کنند یا نشان دهند»

« اینکه یاد بگیرند دو نفر می توانند به یک چیز نگاه کنند و آن را متفاوت ببینند»

« اینکه یاد بگیرند کافی نیست همدیگر را ببخشند بلکه باید خود را نیز ببخشند»

باافتادگی خطاب به خدا گفتم:

« از وقتی که به من دادید سپاسگذارم»

و افزودم: « چیز دیگری هم هست که دوست داشته باشید آنها بدانند؟»

خدا لبخندی زد و گفت...

«فقط اینکه بدانند من اینجا هستم»

« همیشه»

 این متن جالب رو توی یه میلی که برام فرستاده شده بود دیدم :)


حقایق تلخ :

 

 توی این چند روزه کارم شده بود فرش شستن و خونه تکونی ! کمک ....

نمیدونم چرا اصلا از اومدن عید خوشحال نیستم ! اصلا خوشم نمیاد.

 

 

خیلی کم پیش اومده بود که از مسئله فیلترینگ بعضی سایت ها ناراحت بشم ..

اما اون شب حسابی حالم گرفته شد .. چون متاسفانه ایننجا بخش فارسی گوگل

هم فیلتر کردند !!

 

من موندم آخه گوگل هم فیلتر کردن داره آخه؟

 

 

 

فلش :

 

اینم یه فلش خیلی زیبا با نام ای قلم :) در رابطه با انتظار برای ظهور مهدی موعود.

واقعا زیبا هستش . حتی برای کسی که متوجه نمیشه چی می خونه . خوبیش اینه

که ترجمه  اون هم هست . چقدر پر معنا هستش . دست طراحش درد نکنه .

 

ای قلم در حرفهایت اثری نیست       برای من از آشنا یک خبر نیست           

ای خدا این جمعه هم آمد و رفت    از یوسف فاطمه هم خبری نیست


 

لینک مفید :

 

اینجا هم می تونید لیست ۱۰۰ سایت  مفید آموزشی فتوشاپ رو ببینید.

 


 







 

نظرات 7 + ارسال نظر
برو بچه های خورشید پنج‌شنبه 21 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 10:00 ق.ظ http://zamzam69.blogsky.com

سلام.روزتون بخیر.وبلاگ قشنگی دارید.
اگه تونستید به من سر بزنید.اگه هم خواستید لینک بدید خبرم کنید تا من هم لینک بدم.ممنون.خدانگهدار

مهتاب پنج‌شنبه 21 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 10:47 ق.ظ http://mooney.persianblog.com

چه زیبا بود این متنتون...موفق باشید...

یک دوست از اردبیل پنج‌شنبه 21 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 01:50 ب.ظ http://bd zodi......

در مورد این مطلب اگه کسی بگه زیباست ختما خودش هم از زیبا زیستن خوشش می آید...من یک دوست از اردبیل هستم..به زودی وبلاگمو براتون معرفی می کنم...حتما به من سر بزنیدموفق و سر بلند باشید.......... یا علی مدد

شیووووووووولی پنج‌شنبه 21 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 07:44 ب.ظ

سلاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااامممممممممممم

هموووووووووووون مطلبی که من عاشقش بودم همیشه

چقدر خاطره دارم با این بلاگ !!!!!!!!!!!!!!

۱ سال گذشت .......

زهرا جمعه 22 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 04:49 ب.ظ http://zahra-hb.com

سلام باا لنگ دراز جان
اوامر اطاعت شد:)

سارا (سایبان عشق) شنبه 23 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 02:29 ق.ظ http://sayeban-eshgh.persianblog.com

قبل از سلام.....
تلقین بی جا نکن! خیلیم خوشحالی که عید میاد! تازه قصد داری تو هم نو بشی! مثل سال که نو میشه!
حالا سلام!
دلم تنگ شده بود برات! باور میکنی؟؟؟؟
امید ... از نوشته هات این جمله خیلی به دلم نشست!....
فرد غنی کسی نیست که بیشترین ها را دارد بلکه کسی است که نیازمند کمترین ها است!
بعذم یادمه قبلا بهت گفتم.... بهای زحمتی که الان برا مادرت میکشی و کمکش می کنی با خدا! و مطمئن باش که توی همین دنیا و هم دنیای آخرت پاداش کارتو می بینی! ...
جایی که تو کمک بخوای بی یاور نمیمونی!!!
در باره ی کارای احمقانه ی اینا که دهن همه وا مونده!! حالا تو برو از سایت زندگان ببین میتونی سایتایی رو که میخوای باز کنی یا نه!
من از همین حالا برات سال خوب و پر برکتی رو آرزو میکنم.
امیدوارم یه سال باشه از آغاز پر از شادی و رحمت و زیبایی...
لبریز از عشق!
سرشار از سرور!
اینو هم یادت نره.....
خدا به بندش گفت........
دوست دارم که آدما.....
۱-یاد بگیرند نمی توانند کسی را وادار کنند تا بدانها عشق بورزد. تنها کاری که می توانند انجام دهند این است که اجازه دهند خود مورد عشق ورزیدن واقع شوند»
۲-اینکه یاد بگیرند کسانی هستند که آنها را مشتاقانه دوست دارند اما هنوز نمی دانند که چگونه احساساتشان را بیان کنند یا نشان دهند
۳- و این که بدونن خدا همیشه هست و حافظشونه!
امید می خوام مطمئن باشی که تا وقتی به خدا ایمان داری جایی برا ناراحتی، غم و غصه،‌نا امیدی و ... نیست!
در پناه ایزد منان....
شاد باشی و سربلند..... و البته همیشه امیدوار!
به امید دیدار.
یا علی مدد

صبا شنبه 23 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 08:11 ب.ظ http://sabaa82.blogspot.com

سلام امید جان!
چه عکس قشنگی گذاشتی!!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد