آنکه دانشکده در هر گذری وا می کرد!
کاش یک لحظه نگاه جیب بابا می کرد
مبلغی کز نظر کون و مکان بیرون بود
طلب از بیخبران لب دریا می کرد
مدرک خویش بر سبزی فروش بردم دوش
کو به تاییدیه ای حل معما می کرد
دیدمش یکسره خندان و دلش داده به دست
و اندر آن مدرک من سخت تماشا می کرد
گفت : این مدرک باطل به تو کی داد حکیم؟
گفتم آنروز که این واحد زیبا می کرد
گفت : آن جیب کزو گشت چنین برج بلند
جرمش این بود ، نفهمید که بیجا می کرد
کاش آن لحظه که اسمت بنوشتی بابات
هر دو گوشت بکشید و تورو دعوا می کرد!!!!
+آهنگ بسیار زیبا و معروف کریستوف کلمب!
مطمئنا همتون این آهنگ رو حداقل یه بار هم که شده شنیدین.
من که از گوش دادن به اون لذت می برم.تنهایی اونم با صدای +بینهایت!
این آهنگ رو می تونید از اینجا داونلود کنید. این یکی رو از دست ندید!
موزیک که حرف نداره منو یاد روزهای اولی می اندازه که از ایران بیرون امدم خیلی خاطره دارم خیلی ... اره من هم هر جا رفتم نشد نظر بگذارم خیلی از وبلاگها باز نمیشه نمی دونم چرا . به هر حال متشکرم که سر زدید موفق باشید
سلام دوست عزیز!
ممنون از محبتت .....
آهنگ زیبایی است ...
در پناه حق
هم شعرت با حال بود هم آهنگه توپ
ممنون که بهم سر زدید ... شرمنده از اینکه دیر اومدم ... شعرت واقعا جالب بود ... شاد باشی ...
سلام امید جان ممنون که سر زدی نه رشته بی تقصیره ویندوز ایراد داشت D:
راستی من نمیتونم آهنگت رو دانلود کنم
بای بای
سلام......ممنون از لطفتون به جهت آدرس لینکها.........
سلام اقا امید..با مزه بود..:))...راستی اصلا نمی تونم اهنگی از اینجا دانلود کنمم...نمیدونم چرا...
بازم مرسی که به من سر زدی ...بای..
امشب جمعه شبه و بدجوری بی قرارم .
حالا می فهمم منظورت چی بوده...