افسوس

من رفته ام
و از چشمانت خوانده ام
که عاشق نبودی
من خوا ندم به اندازه ی تمامی قناری ها که تو مسافر بودی
افسوس که آن همه عشق را بی جواب گذاشتی
افسوس که دستم را پس زدی
افسوس که به قلبم اعتماد نکردی
افسوس که به چشمهایم تهمت زدی
وای که دلم را شکستی
کاش می فهمیدی که اگر می خواستی میشد تا اوج بودن پرواز کرد
کاش می فهمیدی که دلم فقط نزد تو به امانت بود
کاش می فهمیدی که من آن کبوتری نیستم که بر هر بامی بنشینم
کاش می فهمیدی
ولی افسوس که تو هرگز نفهمیدی
 و دلم را شکستی        
از وبلاگ  تنها برای همیشه


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد