۲ عاشقانه از شاملو !

اول :

بسوده‌ترین کلام است
دوست داشتن .

رَذل
آزارِ ناتوان را
دوست می‌دارد .
لئیم
پشیز را و
بُزدل
قدرت و پیروزی را .

آن نابسوده را
که بر زبان ماست
کجا آموخته‌ایم ؟

**********************

دوم :

دوست‌ات می‌دارم بی آن‌که بخواهم‌ات .!!!!

سال گشته‌گی است این
که به خود در پیچی ابروار
بِغُرّی بی‌آنکه بباری؟

سال گشته‌گی است این
که بخواهی‌اش
بی این که بفشاری‌اش؟

سال گشته‌گی است این ؟
خواستن‌اش‌
تمنّای هر رگ
بی‌آنکه در میان باشد
خواهشی حتّا ؟
نهایتِ عاشقی است این ؟
آن وعده‌ی دیدار در فراسوی پیکرهاست ؟



نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد